فکر ها را باید شست | ||
به نام خدابچه ام کوچولو بود از من بیسکویت خواست گفتم : امروز می خرم . وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم . بچه دوید جلو و پرسید : بابا بیسکویت کو ؟ گفتم : یادم رفت. بچه تازه زبان آمده بود ، گفت : بابا بَده ، بابا بَده . بچه را بغل کردم و گفتم بابا جان ! دوستت دارم . گفت: بیسکویت کو ؟ دانستم دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد . چگونه ما می گوییم خدا ، رسول و اهل بیت را دوست داریم ، ولی در عمل کوتاهی می کنیم ؟
[ جمعه 92/4/7 ] [ 10:17 صبح ] [ م ر ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |