به نام خدا

شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه امیر المومنین داستانی را بیان می کنند :
((مردی از صحابه حضرت علی در جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفت . از یک طرف حضرت علی علیه السلام را می دید و در طرف دیگر عایشه همسر پیامبر را که قرآن می فرماید همسران او مادران امت هستند . و طلحه را در رکاب عایشه از پیشتازان اسلام و تیر اندازی ماهر از صحابه پیامبرو زبیر خوش سابقه تر از او حتی روز سقیفه از متحسنین در خانه علی .
این مرد در حیرتی عجیب بود که یعنی چه کدام بر حق هستند ؟
اینجا شهید مطهری توضیح می دهد که نباید آن مرد ملامت شود که چرا متحیر شده ؟
اگر ما الان دچار تحیر نمی شویم به این دلیل است که در اثر گذشت زمان حقایق روشن شده و ماهیت افراد مشخص شده . 
و خیال می کنیم آثار جنایت از چهره آنها هویدا بوده و می شد حدس زد که چه کسی اهل آتش است . در صورتی که اگر ما هم در آن شرایط بودیم دچار تردید می شدیم
در هر صورت این شخص به محضر مولا علی رفت و گفت : آیا ممکن است طلحه و زبیر بر باطل باشند ؟ بزرگان صحابه رسول خدا چه طور ممکن است اشتباه کنند ؟ امام در جواب می فرماید :
سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده . حق و باطل را بر میزان قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت . این صحیح نیست که تو اول شخصیت ها را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با اینها قیاس کنی : فلان چیز حق است چون فلانی با آن موافق است یا فلان چیز باطل است چون فلانی با آن مخالف است . بلکه حق و باطل باید مقیاس و میزان باشد .))
باید حق و باطل را شناخت و اشخاص را با آن سنجید اگر آقای روحانی یا آقای جلیلی ، آقای احمدی نژاد و ...با آنچه که در اسلام حق است مطابقت دارند بر حق هستند والا بر باطلند
 مراقب آخرتمان باشیم به خاطر دنیای دیگران آخرتمان را به باد ندهیم.